سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره وبلاگ
  یار امام[315]


انشاء الله می خواهم شعرهای امام خامنه ای( حفظه الله) را در این وبلاگ جمع آوری کنم.
ویرایش
لینک دوستان
ابر برچسب ها
لوگوی دوستان
امکانات دیگر

 

سرخوش زسبـوی غم پنهــانی خویشم

 

چون زلف تــو سرگرم پریشانی خویشم

 

در بـزم وصـال تـو نگــــویـم زکم و بیـش

 

چون آینه خـو کرده بـه حیرانی خویشم

 

لـب بـاز نکـردم به خـــروشـی و فغـانی

 

مـن محـرم راز دل طـــوفــانـی خویشم

 

یک چند پشیمان شدم از رندی و مستی

 

عمری است پشیمان زپشیمانی خویشم

 

از شــوق شکرخند لبـش جــان نسپـردم

 

شرمنـده جانـان ز گـــران جانـی خویشم

 

بشکسته ‌تر ازخویش ندیدم به همه عمر

 

افسرده دل از خویشم و زندانی خویشم

 

هر چند " امیـن "  ، بسته دنیـــا نیـم امــا

 

دلـبـسـته یــاران خـراســـــانـی خویشم

 




برچسب ها : یاران خراسانی  ,
توسط : یار امام |   نظر بدهید
      

 دلم قرار نمی گیرد از فغان بی تو

سپندوار ز کف داده ام عنان بی تو

ز تلخ کامی دوران نشد دلم فارغ

ز جام عشق لبی تر نکرد جان بی تو

چو آسمان مه آلوده ام ز تنگ دلی

پر است سینه ام ز اندوه گران بی تو

نسیم صبح نمی آورد ترانه شوق

سر بهار ندارند بلبلان بی تو

لب از حکایت شبهای تار می بندم

اگر امان هدم چشم خون فشان بی تو

چو شمع کشته ندارم شراره ا به زبان

نمی زند سخنم آتشی به جان بی تو

ز بی دلی و خموشی چون نقش تصویرم

نمی گشایدم از بی خودی زبان بی تو

عقیق سرد به زیر زبان تشنه نهم

چو یادم آید از آن شکرین دهان بی تو

گزارش غم دل را مگر کنم چو "امین"

جدا ز خلق به محراب جمکران بی تو




برچسب ها : سروده ای از رهبر عزیزمان در باره امام زمان روحی فداه  ,
توسط : یار امام |   نظر بدهید
      

 

تو که خود خال لبی از چه گرفتار شدی

 

تو طبیب همه ای از چه تو بیمار شدی

 

تو که فارغ شده بودی ز همه کون و مکان

 

دار منصور بریدی همه تن دار شدی

 

  عشق معشوق و غم دوست بزد بر تو شرر

 

ای که در قول و عمل شهره ی بازار شدی

 

  مسجد و مدرسه را روح و روان بخشیدی

 

وه که بر مسجدیان نقطه پرگار شدی

 

خرقه پیر خراباتی ما سیره توست

 

امت از گفته در بار تو هشیار شدی

 

تو که خود خال لبی از چه گرفتار شدی

 

تو طبیب همه ای از چه تو بیمار شدی

 

تو که فارغ شده بودی ز همه کون و مکان

 

دار منصور بریدی همه تن دار شدی

 

عشق معشوق و غم دوست بزد بر تو شرر

 

ای که در قول و عمل شهره ی بازار شدی

 

مسجد و مدرسه را روح و روان بخشیدی

 

وه که بر مسجدیان نقطه پرگار شدی

 

خرقه پیر خراباتی ما سیره توست

 

امت از گفته در بار تو هشیار شدی

 

 واعظ شهر همه عمر بزد لاف منی

 

دم عیسی مسیح از تو پدیدار شدی

 

یادی از ما بنما ای شده آسوده ز غم

 

ببریدی ز همه خلق و به حق یار شدی

 

واعظ شهر همه عمر بزد لاف منی

 

دم عیسی مسیح از تو پدیدار شدی

 

یادی از ما بنما ای شده آسوده ز غم

 

ببریدی ز همه خلق و به حق یار شدی

 

 




برچسب ها : غزلی  , از  , امام خامنه ای (مدظله)  , در پاسخ  , به  , غزل امام خمینی (ره)  ,
      

 


      

رهبر من نور چشمان من است
 

عشق او آیین و ایمان من است

ذوالفقار حیدری در دست او

طاعتش میثاق و پیمان من است

سیدی از نسل پاک فاطمه(س)

هم ز نسل شیر یزدان من است

در ولایت وارث آل نبی (ص)

جانشینی از امامان من است

همچو مه تابد به قلب شیعیا ن

نائب خورشید پنهان من است

در هدایت سوی حق آرد مر ا

این هدایت سمت قرآن من است

دوستانش دوست می دارم همی

دشمن او دشمن جان من است

آنکه مهر او ندارد در وجو د

بی گمان همکیش نادان من است

در سخن چون ابر می بارد به دل

در کویر خشک باران من است

در حضورش موج دریا دیده ام

در کلامش راحت جان من است

در نگاهش غرق دریا می شو م

واژه هایش در و مرجان من است

قلب تارم را صفایی می دهد

جامع فکر پریشان من است

من مرید آن دل وارسته ام

او مراد و پیر عرفان من است

بوی یوسف می دهد پیراهنش

گرچه خودیعقوب کنعان من است

من چو سنگم او چو کوه بیستون

من چو مورم او سلیمان من است

من چو بلبل او چو باغ پر زگل

من چوبرگ او سرو بستان من است

نام او ورد زبانم روز و شب

عشق او درد است ودرمان من است

آرزوی دیدنش دارم به دل

در فراقش شهر زندان من است

ای خوش آن روزی که بینم رهبرم

ساعتی در خانه مهمان من است

هرگز ای یاران دعایش می کنید

شب نمازش ذکر یاران من است

روی خوبش با دو چشمت دیده ای

چهره اش چون ماه تابان من است

غرق دریای تهاجم را چه غم

ناجی کشتی ز طوفان من است

گر چه دشمن نقشه ها دارد بسی

حامی او حی سبحان من است

در امانت او ‹‹ امین ›› انقلا ب

در شجاعت شیر میدان من است

راه او باشد ره پیر خمین (ره)

رهرو راه شهیدان من است

افتخار ما بود ‹‹ سید علی ››

سرور من جان جانان من است

چون فقیه وعالم است ودین شناس

مرجع تقلید دوران من است

روز ششم ماه تیر از سال شصت

رهبرم جانباز ایران من است

ای خداوندا نگهدارش تو با ش

چون دعای او نگهبان من است

شعر امروزم که وصف رهبر است

بهترین اشعار دیوان من است

پیروانش نی به پاکستان و هند

درفلسطین است و لبنان من است

گوئیا مهدی(عج) چنین گوید که او

بهترین اصحاب و یاران من است

حمید رضا فاطمی


توسط : یار امام |   نظر بدهید
      
سید ما، مولای ما! دعا کن برای ما

رهبر معظم انقلاب در پایان خطبه ها، خطاب به امام زمان علیه اسلام فرمودند:

ای سید ما، ای مولای ما! ما آنچه باید بکنیم، انجام میدیم. آنچه باید گفت هم گفتیم و خواهیم گفت. من جان نا قابلی دارم ... جسم ناقصی دارم ... اندک آبرویی هم دارم که این را هم خود شما به ما دادید. همه این ها رو من کف دست گرفتم، در راه این انقلاب و در راه اسلام فدا خواهم کرد. این ها هم نثار شما باشه.

سید ما، مولای ما! دعا کن برای ما. صاحب ما توئی، صاحب این کشور توئی، صاحب این انقلاب توئی. پشتیبان ما، شما هستید. ما این راه را ادامه خواهیم داد، با قدرت هم ادامه خواهیم داد. در این راه ما را با دعای خود، با حمایت خود، با توجه خود پشتیبانی بفرما

      
<      1   2      



پیامهای عمومی ارسال شده


+ بوی گلی...
log